English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (1487 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extend U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extending U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extends U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
printwheel U چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
expeditate U ناخن یاپای جلو
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
lops U دست یاپای کسی رابریدن
lopped U دست یاپای کسی رابریدن
lop U دست یاپای کسی رابریدن
lopping U دست یاپای کسی رابریدن
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
gymnasts U ژیمناست
gymnast U ژیمناست
full U چرخیدن ژیمناست
fullest U چرخیدن ژیمناست
leaps U جهش ژیمناست
leap U جهش ژیمناست
leaped U جهش ژیمناست
tumbler U ژیمناست زمینی کار
landings U فرود ژیمناست به زمین
landing U فرود ژیمناست به زمین
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
cuts U درو زدن ژیمناست
stutz U عقبگرد جلو ژیمناست
cut U درو زدن ژیمناست
straddle vault U پرش پا باز ژیمناست
stag leap U پرش پا باز ژیمناست
tumblers U ژیمناست زمینی کار
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
toe stand U ایستادن ژیمناست روی نوک پا
croup U انتهای خرک نزدیک ژیمناست
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
monkey hang U اویزان شدن ژیمناست با یک دست
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
upper arm U بازو
the humeral bone U بازو
humeeerus U بازو
arm U بازو
forearm U بازو
forearms U بازو
brachium U بازو
grain U بازو
spot U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spots U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
upper arm hang U اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
dismount U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
swing half turn U تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
dismounts U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
single leg balance U حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
dismounting U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
english hand balance U بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
the humeral bone U استخوان بازو
muscular strength U زور بازو
humeeerus U استخوان بازو
humeruses U استخوان بازو
humeri U استخوان بازو
patent anchor U لنگر بی بازو
humerus U استخوان بازو
brassart U زره بازو
armband U بازو بند
armbands U بازو بند
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
chest roll U چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
shovel pass U پاس از زیر بازو
cubitus U ساعد پیش بازو
brachium U هر عضوی شبیه بازو
chevron U دستکش ارم بازو
shovel pass U پاس اززیر بازو
chevrons U دستکش ارم بازو
brachio <prefix> U وابسته به بازو [پزشکی]
arm wrestling U مسابقه نیروی بازو
hen hawk U ضربه از زیر بازو
wrist wrestling U مسابقه نیروی بازو
wraparound U چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
chevrons U درجه نظامی روی بازو
armless <adj.> U بی بازو [در آخر جمله می آید]
chevron U درجه نظامی روی بازو
open faced U دارای سیمای بازو بی تزویر
arm hand steadiness test U ازمون استواری دست و بازو
more power to your elbow U خدازور بازو بشما بدهد
to scrape down U تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
pegs U میخ زدن میخکوب کردن محکم کردن زحمت کشیدن
peg U میخ زدن میخکوب کردن محکم کردن زحمت کشیدن
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
overarm U بالا اوردن بازو تا بالای شانه
jackknife U بازو بسته شونده شیرجه رفتن
change up U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
fins U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
stockli U حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
To smell. To sniff. U بو کشیدن ،بو کردن
dog paddle U شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
straps U کشیدن تیز کردن
lengthen U طولانی کردن کشیدن
traces U ضبط کردن کشیدن
triggers U کشیدن رها کردن
triggered U کشیدن رها کردن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
traced U ضبط کردن کشیدن
lengthened U طولانی کردن کشیدن
trace U ضبط کردن کشیدن
strap U کشیدن تیز کردن
trigger U کشیدن رها کردن
entrain U سوار کردن کشیدن
experiencing U تجربه کردن کشیدن
experiences U تجربه کردن کشیدن
experience U تجربه کردن کشیدن
lengthens U طولانی کردن کشیدن
snuffle U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
scooping U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoop U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
scoops U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
front raise U تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
twinge U درد کشیدن تیر کشیدن
agonise U زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges U درد کشیدن تیر کشیدن
fence U حفظ کردن نرده کشیدن
fences U حفظ کردن نرده کشیدن
yip U زوزه کشیدن عوعو کردن
receding U عقب کشیدن خودداری کردن از
inhales U بداخل کشیدن استشمام کردن
drag U سخت کشیدن لاروبی کردن
solicit U بیرون کشیدن وسوسه کردن
compass U نقشه کشیدن اختراع کردن
breathes U نفس کشیدن استنشاق کردن
inhale U بداخل کشیدن استشمام کردن
receded U عقب کشیدن خودداری کردن از
inhaled U بداخل کشیدن استشمام کردن
extracts U بیرون کشیدن استخراج کردن
to lead away U پیرو خود کردن کشیدن
solicits U بیرون کشیدن وسوسه کردن
drags U سخت کشیدن لاروبی کردن
soliciting U بیرون کشیدن وسوسه کردن
rail U نرده کشیدن توبیخ کردن
dragged U سخت کشیدن لاروبی کردن
solicited U بیرون کشیدن وسوسه کردن
recede U عقب کشیدن خودداری کردن از
recedes U عقب کشیدن خودداری کردن از
extracting U بیرون کشیدن استخراج کردن
epp U جزر کردن فرو کشیدن
breathed U نفس کشیدن استنشاق کردن
impaling U محدود کردن میله کشیدن
extract U بیرون کشیدن استخراج کردن
aspirate U خالی کردن بیرون کشیدن
leave off U قطع کردن دست کشیدن از
picketed U نرده کشیدن مراقبت کردن
aspirates U خالی کردن بیرون کشیدن
picket U نرده کشیدن مراقبت کردن
impaled U محدود کردن میله کشیدن
go out U اعتصاب کردن دست کشیدن از
impale U محدود کردن میله کشیدن
to keep watch U کشیک کشیدن موافبت کردن
aspirating U خالی کردن بیرون کشیدن
to work off U مصرف کردن دست کشیدن از
inhaling U بداخل کشیدن استشمام کردن
muck U خراب کردن زحمت کشیدن
chid U گله کردن از زوزه کشیدن
pickets U نرده کشیدن مراقبت کردن
breathe U نفس کشیدن استنشاق کردن
machinate U نقشه کشیدن تدبیر کردن
garrisons U محصور کردن حصار کشیدن
lie دراز کشیدن استراحت کردن
impales U محدود کردن میله کشیدن
lied U : دراز کشیدن استراحت کردن
withdrawal U خارج کردن عقب کشیدن
garrison U محصور کردن حصار کشیدن
withdrawals U خارج کردن عقب کشیدن
lies U : دراز کشیدن استراحت کردن
extracted U بیرون کشیدن استخراج کردن
bar printer U چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
master slave manipulator U بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
take in U باز کردن و به داخل کشیدن طنابها
clamours U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
touse U اذیت کردن اندامهای کسی را کشیدن
To spilt hair . To make a fine distinction . U مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
strokes U لمس کردن دست کشیدن روی
stroking U لمس کردن دست کشیدن روی
stroke U لمس کردن دست کشیدن روی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Jack Attac
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com